البته من مث بابام دیگه نماز نمیخونم دیگه اعتقادام مث بابام نیست
من ازوقتی اومدم دانشگاه کاملا عوض شدم خیلی عوض شدم
امشب چقدردلم هوای بابامو کرده بابام همیشه شب که میشه صدام میزنه میگه
بیابرات اوسونه بگم به افسانه های قدیمی میگه اوسونه ..........اوسونه هایی که
تاالان صدهابار تعریف کرده وما از اول تاآخرشو حفظ حفظیم ولی باز دوس داره برامون
تعریف کنه وووووی که چقددلم هواشوکرده
همیشه نمازشوسروقت میخونه آخرنمازش میخونه:
ای آنکه به لطف خویش پاینده تویی
درظلمت شب صبح نماینده تویی
درهای امید بررهم بسته شده
بگشای خدایا که گشاینده تویی
بوسبوس
امروز را استراحت میکنم تا فردا با تمام نیرو به کار مشغول شم
و
چند سال است که زندگی من چنین سپری می شود!
manihastam.blogsky.com
حالا ماههاست
که لیوان خالی ات را
نیمی باران پر می کند
نیمی کلماتی که
دنباله شان به پاییز می رسد ...
محسن نظارت
ماههای آخرزندگی دانشجویی داره به سرعت باد میگذره ولی من اصلا ازاین
مدت باقیمانده نه استفاده ای میکنم ونه لذتی میبرم بزرگترین آرزوم اینه که
این چندماه هم بگذره برم خونه البته نه اینکه دلم هوای خونه رو کرده نه
از بچه ها رفتاراشون از خودم دلگیرم به اینجام رسیده دارم منفجر میشم
وهیچکس حال مرا درک نمی کنه وکسی نیست که از دردهای وجودم باهاش
حرف بزنم میخوام برم به ناکجاآباد .............کجاست این ناکجاآباد؟؟؟
دلم می گیرد به اندازه تمام قاصدکهای دنیا
دلم می گیرد
ذره ذره وجودم منقبض میشود وگریه هم دیگر تاثیری ندارد
هیچ چیزالتیام بخش روانم نیست
وتنهادرد درد درد
تنهایی تنهایی تنهایی
و......................
زنده بودن همجنان ادامه دارد
زندگی؟؟؟؟؟!
بزن باران که دین را دام کردند شکار خلق و صید خام کردند
بزن باران خدا بازیچه ای شدکه با آن کسب ننگ و نام کردند
بزن باران به نام هرچه خوبیست به زیر آوار گاه پایکوبیست
مزار تشنه جویباران پر از سنگ بزن باران که وقت لای روبیست
بزن باران بهاران فصل خون است بزن باران که صحرا لاله گون است
برگرفته از manihastam.blogsky.com