۴۷ بارون ببار دیگه...

 

 

  

 دو روزه هوای دلم ابری ابری و بارونیه.....تمومی نداره 

خداجون توروخدا بارونو ببارون فقط یه ذره بارون دلم میخواد برم زیر بارون 

شاید سبک شم بارون ....بارون 

۴۶ دلداری

زندگی همینه دیگه یه عده میان ، یه عده میرن

یه عده فقط ادعا میکنن ، یه عده بدون ادعا عمل میکنن

یه عده میخورن ، یه عده به اونا اعتراض میکنن

امان از این عده ها!

تا میای دل ببندی یا اون اونی نیست که تو فکر میکردی تا تو اونی نبودی که اون میخواست

یا اصلن همیشه چیزی میشه که راهتونو به کلی از هم دور میکنه

درست مثل دو خط متقاطع که هر چی که بخوای زود به هم برسید بعدش خیلی زودتر از

اونیکه فکرشو بکنی لحظه ی فراق میرسه!

تنها چیزیکه میمونه رد پاهامونه واسه هم ، که اونم کم کم با موج زمان کمرنگ و کمرنگتر میشه

  باز دزدیده شده از http://manihastam.blogsky.com 

۴۵ زیبا هوای تو ابریست!

مگر اشک چشمانم را نمی بینی

خوب

پس بدان باران شدیدی گرفته است

صدای شرشرش را نمیشنوی

لااقل از رعد و برق شرمگین باش!

وقتی دلم میگیرد و هوای دلم ابری میشود

بدان که کسی برای من نمانده که برایم گریه کند

زحمتش را به آسمان داده ام!

می گویی هست

نمی گویی کیست

ساعت ساخت کشوری دیگر

را

سر ساعت هوا گذاشته ای که زنگ بزند

مگر چشم های تو چقدر خسته است

آغوش تو بی من

و

آغوش من بی تو!

زندگی زیباست باور کن

و به حرف های شکیبایی گوش نکن

که میگوید:

اما تو باور نکن! 

                                                                  ش.بینام 

برگرفته از http://manihastam.blogsky.com 

۴۴ قلبمو میخوام

 حالا ۱سالی میشه که دل من پاییزی شده ... 

همه اون حرفارو میدونم که خودم نوشتم ولی  

من روحو قلب زخم نخورده مو میخوام من قلب سالممو میخوام دیگه 

هیچ عشقی رو باور ندارم

۴۳ آخرین جمله ش

آخرین جمله ش به من: 

ـ گریه نکن کثافت.....

۴۲ یه دردودل طولانی

 تازگیا به هر بلاگی سر میزنم  

همش از عشقو عاشقیو فراموشیو ناکامی و......  

بابا بی خیال این عشقو عاشقی بشید برید به زندگیتون برسید 

یا به قول سیم کوکو(سمیه):به فکر بالندگی و رشد عقلیتون باشین 

آخر همه این عشقولانه ها پره از ضربه های روحی روانی عاطفی 

جبران نشدنی ....که دیگه هیچی درمونش نمیکنه ... هیچی قلبو 

روحتو التیام نمیبخشه... زندگی برات بدتر از زهر مار میشه.....  

اونوقته که فکر میکنی هیشکی تورو درک نمیکنه هیشکی نمیدونه 

تو چه بار سنگینی رو باخودت حمل میکنی... وخیلی چیزای دیگه... 

البته تا حدودی همینطورهم هست .... 

ولی ما باید بخوایم تا درک بشیم ما باید حرف بزنیم ما باید کنار بیایم 

باید به زندگی ادامه بدیم فراموش نمیشه ولی باید بپذیریم  

اینایی که میگم نصیحت نیس من خودمم کم ضربه نخوردم ولی.... 

هنوز نتونستم باهاش کنار بیام .... 

 بی عشق بدون فکر زندگی راحتتره انتظار نکشیدن بهتره  

من دیگه دوس ندارم ضربه هام تشدید بشه دیگه دوس ندارم بازیچه  

بشم دیگه دوس ندارم کلی دروغ بشنوم ............  

 البته بعضی موقعها ته دلم یه احساس کمبود شدیدی دارم  

که بهتره باهاش کنار بیام تا باز از این بلاها به سرم نیاد.... 

       به شماهم بگم مواظب خودتون باشین خیلی زیاد.... 

         گول همه عشقولانه ها رو نخورید .......... 

        براحتی همه چیو نپذیرید............ 

        براحتی دل ندین به هر.......... 

                              میدونم که میدونین ولی ممکنه فراموشتو ن بشه  

                               اینجاست که میگن :۱لحظه غفلت ۱عمر پشیمونی 

۴۱ کمتراز ۳ماه تا فارغ التحصیلی مونده....

کمتراز ۳ماه تا فارغ التحصیلی مونده....  

وقتی به اینکه سال بعد یا ترم بعد دیگه نه خوابگاهی هست نه دوستاو 

هم اتاقیایی که بخندوننت  

توی همه سختیا و شادیا باهات همراه باشنو نمیبینم دلم به اندازه  

تمام قاصدکای دنیا میگیره.... 

من چه جوری دوریشونو تحمل کنم اون سمیه که خیلی عاقلو فهمیدست 

حتی در شرایطی که خیلی ناراحته خنده از روی لباش محو نمیشه  

وبرای اینکه اصالتشو حفظ کنه از ترم اول با لهجه حرف زده طوری که  

به قول خودش دیگه الان باید مدرک زبون کشمی به ما بده.... 

یا بتی که برای اینکه بتونیم دوست بمونیم خودشو به هر آبو آتیشی زد 

وبا همه بدو خوب من کنار اومد و هیچی کم نذاشت  

مریم همکلاسیم که  همش دنبال اینه با سر به سر اینو اون گذاشتن  و 

یه دل سیر خندیدن روزو شب کنه و خودشو تو دل همه دخترا جا کنه البته 

مریم به شدت از پسرا متنفره 

از کمپانی سعاد و محبوبو الهام که کلا تو یه دنیای دیگه سیر میکنن و هیچ وقت 

نشده ببینم که از دست هم دلخورن یا از هم چیزیو مخفی میکنن در کل وقتی 

کنارشون میشینی امکان نداره بدون اینکه یه دل سیر بخندی از پیششون  

بری تازگیا سعاد نامزدی هم کرده قراره شیرینی هم بهمون بده 

 طاهره گلو که قلبو دلش یکیه از اون آدماس که نه اهل قضاوته نه اهل گله و 

شکایت همیشه همیشه یه رنگه 

و شهید ذاکر مرد خدا دختر بسیجی سوئیت که همیشه نگران من بود  

وفکر میکرد که اگه پای منو تو بسیجو انجمن مستقل باز کنه منو به صراط مستقیم  

هدایت کرده و از کجروی های من جلو گیری کرده هرچند موفق نشد و عقایدش 

با من از زمین تا آسمون فرق میکنه ولی میدونم همه کاراش بخاطر این 

بود که نگران من بود واین مث روز برام روشنه   

وووو خیلیای دیگه که اگه بخوام بنویسم صدتا کتاب میشه 

همشونو دوست دارم و برام دوری ازشون باور نکردنیه

۴۰ رهایی

 

پرواز دسته جمعی مرغابیان شاد
بر پرنیان آبی روشن
در صبح تابناک طلائی
آه
ای آرزوی پاک رهائی  

۳۹ انارها

  انارها رسیده اند ودستی نیست 

    که دانه شان کند از  

                         غصه می ترکند

۳۸ هوا باش

 

رها باش رها باش  

                    از این خانه رها باش 

نفس تنگ و قفس تنگ 

                هوا باش هوا باش