...دختر بارون....

بگذار هرچه نمی خواهیم،بگویند/ بگذار هرچه نمی خواهند،بگوییم/ باران که ببارد کاری از چترها ساخته نیست

...دختر بارون....

بگذار هرچه نمی خواهیم،بگویند/ بگذار هرچه نمی خواهند،بگوییم/ باران که ببارد کاری از چترها ساخته نیست

۸۴ تنهایی

 

 

رفته نشسته گوشه اتاق .... گوشیش دستشه گهگداری یه اس میاد جواب 

میده تا میخواد گوشیو از خودش دور کنه یه اس دیگه میاد....سردرگمه..... 

از ساعت ۲۰:۳۰که اومده اتاق تو خودشه .... با کسی حرف نمیزنه.... 

فقط بعد از چند دقیقه میپرسه : راستی امروز چند شنبه بود؟؟ 

بچه ها بهش میگن:۵شنبه... سرشو میندازه پایینو میگه واه من فکر میکردم 

۴شنبه است.... این سوالو حدودا ۱۰ بار از همه میپرسیدو باز فراموش  

میکرد که پرسیده.... 

الناز میگه:: بابا این حالش خوش نیست یکی بیاد اینو جمع کنه ببره دکتر 

ندا میگه:: نه انگار شکست عشقی خورده بذارین تو خودش باشه باز  

همون آدم قبل میشه... 

جای شهلا خالی بود که از اون تیکه های باحال بندازه  

شهلا و پروین دیشب ساعت ۷رفتن بوانات خونشون.... 

 

به حرف میاد::میگه انرژیم تحلیل رفته هیچ انرژی واسه انجام کاری ندارم 

نمیدونم چمه.... 

هیچوقت حرفاشو درددلاشو به کسی نمیگی همیشه میریزه تو خودش 

مگه اینکه خیلی دلش گرفته باشه یکی دوجمله درمورد احساسش میگه  

 

تا۱۲ همونجا نشست بعد رفت خوابید کسی ندونست چشه؟؟ 

 

۸۴ نمیاد

 

 

بارون میاد 

بارون نمیاد... 

میاد 

نمیاد.... 

 

دیگه خسته شدم  

 

tumblr_l432sdniry1qztsrto1_500 

 

   حالا که بارون نمیاد .... 

    هوای آفتابی هم بدجور میچسبه ها...   

   بی خی خی .... 

    ما همه جوره حال میکنیم   نباید زیاد سخت گرفت 

    ولی بیخیالی زیادی داره نگرانم میکنه 

     باید برم درس بخونم  

    ...... 

     اون عکسه منم که دارم با هوای آفتابی حال میکنم 

 

...............

۸۳ ببار ای بارون

 

 

sprout 

ببار ای بارون ببار
با دلُم گریه کن، خون ببار
در شبای تیره چون زلف یار
بهر لیلی چو مجنون ببار ای بارون

دلا خون شو خون ببار
بر کوه و دشت و هامون ببار
دلا خون شو خون ببار
بر کوه و دشت و هامون ببار
به سرخی لبای سرخ یار
به یاد عاشقای این دیار
به داغ عاشقای بی مزار ای بارون

ببار ای بارون ببار
با دلُم گریه کن، خون ببار
در شبای تیره چون زلف یار
بهر لیلی چو مجنون ببار ای بارون

ببار ای ابر بهار
با دلُم به هوای زلف یار
داد و بیداد از این روزگار
ماهُ دادن به شبهای تار ای بارون

ببار ای بارون ببار

۸۲ باران

 

 

 

باران را خفه کرده‌اند

باد است که اشک می‌ریزد

رنگین کمان پوشالی‌ست  

 

 

http://manihastam.bogf.cm 

۸۲ پیام شادی

 

 

"باید دنبال شادیها گشت چرا که غمها خودشان مارا پیدامیکنند "

 

                                                                                   " نیچه"

۸۱ هشدار...سوال

جالبه... واقعا جالبه.... 

میگم ما که این همه وقت توی دنیای مجازی واسه خوندن هم میذاریم 

آیا توی دنیای واقعی هم به این اندازه به اطرافیانمون خونوادمون دوستامون 

وقتو انرژی میذاریم؟؟ 

چراهمه ما به نوعی از زندگی کردن مینالیم؟؟ 

چرا اکثرما درداو حرفامون مث هم دیگه اس ولی نمیتونیم کاری برا هم 

انجام بدیم؟؟چرا من باخوندن نظرات شما کلی قوت قلب میگیرم؟؟ 

چرا اینقد که به وبو دنیای مجازیم اهمیت میدم به دنیای واقعی نمیدم؟ 

چرا از دنیای واقعی فراری هستیم؟؟ 

چرا به همدیگه عشق نمیورزیم؟؟ خیلی چرا تو سرمه من نگران هممونم 

من نگران زندگی واقعیمونم ... 

ماحتی توی بلاگمون باز خودمونو سانسور میکنیم که نکنه بعضیا مارو بخونن و.... 

من از خوندن بعضی بلاگا گریه م میگیره ولی....کاری نمیتونم انجام بدم...... 

جزخوندنو خوندنوخوندن..... 

 

میگم هیچ به این فکر کردین که ممکنه اون آدمی که اینارو مینویسه ممکنه بغل دستیتون 

باشه ........یا دوست یا شاید ........... 

  

دیگه نمیدونم چی بگم هوای آدمای دنیای واقعی رو  هم داشته باشین واس اوناهم 

وقت بذاریم بذنیست..... 

یکی نیست اینارو به خودم بگه....

۸۰ احساسات متناقض

 بعضی وقتا آدم دچار احساسات متناقض میشه مث من .... 

مثلا هم دوس دارم پسر باشم هم نباشم هم دوس دارم گریه کنم 

هم گریه نکنم... 

و خیلی احساسات دیگه....  

 

دست من نیست که این احساساتو دارم باید بفهمم که چی میخوام 

ولی میفهمم نمیشه یا طوری امکان پذیره که درست نیست.... 

 

بهتره اسم بلاگمو بذارم چرت نویس  

هم میفهمم هم نمیفهمم .... چه بد مینویسم من .... 

 

حوصلتون سر میره بهتره برا خوندن این چرندیات وقت نذارین  

 

۷۹ من از بارون قهر میکنم

 یکی دوماهه که همش دارم میگم بارون بارون ولی خبری نیست من 

عاشق هوای آفتابی ام خیلی هوای آفتابی رو دوس دارم قبلا اینموقع که میشد 

۲هفته بارندگی داشتیم بدون حساب ...وووووووووووووی که چه قشنگ بود صداش 

حالا که من دلم هوای بارونو کرده نمیاد  

 

من چقد چشم انتظار باشم خوب ۱قطره بارون  

جالبه .... بی خی خی حالا که بارون نمیاد منم ازش قهل میکنم

۷۸ پیروز پر

 

وبلاگها را که یک نگاه بیندازی ملتی را خواهی دید که از قرار همه شکست  

عشقی خورده اند!ولی هرچه بگردی کسی را که این لشگر را شکست داده 

 پیدا نخواهی کرد!! 

 

http://oxo.blogsky.com 

دلولوژی

 

دل، بی پدر، به ریش ما می خندد. شاید حق هم داشته باشد. خنده اش 
 می گیرد که بابت تلمبیدن خون فقط ساخته شده، آن وقت ما چه احساسات 
 و اشک ها و خون ها و بادهای گلو که به آن نسبت نداده ایم.

 

 

                                                                                      http://moanas.blogsky.com