...دختر بارون....

بگذار هرچه نمی خواهیم،بگویند/ بگذار هرچه نمی خواهند،بگوییم/ باران که ببارد کاری از چترها ساخته نیست

...دختر بارون....

بگذار هرچه نمی خواهیم،بگویند/ بگذار هرچه نمی خواهند،بگوییم/ باران که ببارد کاری از چترها ساخته نیست

۵۱ صدای مامان

 

 

صبی خیلی دلم گرفته بود .... 

توی سرویس بودم داشتم میرفتم یونی...هندزفری تو گوشم بودو 

آهنگ گوگوش که میگه :گریه کنم یا نکنم؟حرف بزنم یا نزنم؟؟............. 

گوش میدادم .... 

که گوشیم زنگ خورد مامانی بود وای که چقد صداش آرامش بخش بود 

کلی آروم شدم با شنیدنش با حس وجودش .... 

باز زندگی تو خونم جریان پیدا کرد... 

مامان برام کلی آرزوی سلامتی و داشتن روز خوش و دعای خیرکرد 

وای که چقد آروم شدم.... 

همین که قطع کرد اشک گونه هامو خیس خیس کرده بود 

 

بوسبوس

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد