...دختر بارون....

بگذار هرچه نمی خواهیم،بگویند/ بگذار هرچه نمی خواهند،بگوییم/ باران که ببارد کاری از چترها ساخته نیست

...دختر بارون....

بگذار هرچه نمی خواهیم،بگویند/ بگذار هرچه نمی خواهند،بگوییم/ باران که ببارد کاری از چترها ساخته نیست

۸۱ هشدار...سوال

جالبه... واقعا جالبه.... 

میگم ما که این همه وقت توی دنیای مجازی واسه خوندن هم میذاریم 

آیا توی دنیای واقعی هم به این اندازه به اطرافیانمون خونوادمون دوستامون 

وقتو انرژی میذاریم؟؟ 

چراهمه ما به نوعی از زندگی کردن مینالیم؟؟ 

چرا اکثرما درداو حرفامون مث هم دیگه اس ولی نمیتونیم کاری برا هم 

انجام بدیم؟؟چرا من باخوندن نظرات شما کلی قوت قلب میگیرم؟؟ 

چرا اینقد که به وبو دنیای مجازیم اهمیت میدم به دنیای واقعی نمیدم؟ 

چرا از دنیای واقعی فراری هستیم؟؟ 

چرا به همدیگه عشق نمیورزیم؟؟ خیلی چرا تو سرمه من نگران هممونم 

من نگران زندگی واقعیمونم ... 

ماحتی توی بلاگمون باز خودمونو سانسور میکنیم که نکنه بعضیا مارو بخونن و.... 

من از خوندن بعضی بلاگا گریه م میگیره ولی....کاری نمیتونم انجام بدم...... 

جزخوندنو خوندنوخوندن..... 

 

میگم هیچ به این فکر کردین که ممکنه اون آدمی که اینارو مینویسه ممکنه بغل دستیتون 

باشه ........یا دوست یا شاید ........... 

  

دیگه نمیدونم چی بگم هوای آدمای دنیای واقعی رو  هم داشته باشین واس اوناهم 

وقت بذاریم بذنیست..... 

یکی نیست اینارو به خودم بگه....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد