...دختر بارون....

بگذار هرچه نمی خواهیم،بگویند/ بگذار هرچه نمی خواهند،بگوییم/ باران که ببارد کاری از چترها ساخته نیست

...دختر بارون....

بگذار هرچه نمی خواهیم،بگویند/ بگذار هرچه نمی خواهند،بگوییم/ باران که ببارد کاری از چترها ساخته نیست

۶۵

 

به این نتیجه رسیدم  :

که در نتیجه کم کردن رابطه با پسران ومردان و فکرنکردن به هیچ مردی 

میتونی روز آرومو بی دغدغه ای رو پشت سر بذاری درسته  

بعضی وقتا یه نیازایی توی وجودت داد میزنه که به کسی نیاز داری 

ولی جواب ندادن به اینگونه نیازها باعث میشه فرآیند خاموش سازی زخ  

بده 

ود رنتیجه تو میتونی با آرامش و امنیت کامل روزتو به شب برسونی 

 

۶۴ امروز ۲۱/۹

 

امروز روز خیلی خوبی بود نمایشناممونو خودمون ساختیم اینقدباحال شده بود 

که بچه ها از اول تا آخرش خندیدن البته منم بعضی جاها نمیتونستم جلوی  

خودمو بگیرمو میخندیدم وای که چه باحال بازی کردیم.... 

مخصوصا مریم جون با اون حالتو نگاهو حرف زدن خودشیفته اش.... 

انگار تو خونش بود.... 

 

 

بعدش هم با بچه ها کلی عکس یادگاری گرفتیم.... 

 

فردا آخرین روزه که سرکلاس میریم....

۶۳ ۱۵سالگی من

یادمه ۱۵ساله که بودم اونموقعها خیلی قیافه میگرفتم خیلی ادعام میشد اون سالا اکثر 

 بچه ها که نه بعضیاشون دوس پسر داشتن ولی من میخندیدم  میگفتم من مث شماها 

 نیستم من نیازی به پسراندارم پسرا مارو بخاطر نیازای کثیفشون میخوان وازاینجور حرفا.... 

یکی از بچه ها میگفت اگه فلانی به من ۱دسته گل بده باهاش دوست میشم 

بهش میخندیدم میگفتم تو با یه دسته گل راضی میشی؟؟وای که چقدر ساده ای...... 

میگفتم:کسی نمیتونه طلسم منو بشکنه من سخت تر از این حرفام.... 

وکلی از این حرفا.... 

 

بعد۱۵ سالگی یه اتفاق خیلی بد افتاد خیلی بد ... 

که منو کاملا عوض کرد....نه دوس پسر نه اصلا.... 

 

یه اتفاقی که از گفتنش عاجزم ولی ..... 

یه جورایی یه مسئله خونوادگی بود وفقط برای من اتفاق افتادو کسی نفهمید... 

 

شاید بخاطراون اتفاق بود که همه ادعاها و قیافه گرفتنای انوموقع مارو 

الان تحت تأثیر قرارداده..... 

باز دارم به شیوه فرویدی کار میکنم......... کاش اون اتفاق برام نیفتاده بود..............

۶۲ ................

بدون اجازه گوشیتو خاموش میکنی

البته گوشی منم دیگه کار نمیکنه کلا صفحه اش سفید شده و هیچی معلوم نیست

اگه اینجا بودی اینقده.... تا بمیری

خیلی بد شدی

دیگه دوست ندارم

باهاتم قهرم 

 

 

                                ببخشید.............دوست جون  

                                  قهل نکن باشه روشن میکنم....

 

۶۱ تصمیم

  

 

تصمیم گرفتم: 

 

گوشیمو تا اطلاع ثانوی خاموش نگه دارم

۶۰ چرابارون نمیاد؟؟؟

چرا بارون نمیاد ؟؟نکنه بارونم از ما بیزاره 

بارون بیادیگه.... 

اینقد خودتو لوس نکن یه ملت چشم انتظارتن.... 

بیا قربونت برم  

نمه نمه بیا .... 

قول میدم دخی خوبو مهربونی بشم یه خرده بیا  

به جون خودت مردم از بس انتظار باریدنتو کشیدم... 

صبرم تموم شده بیا.... 

 

قول میدم اگه بیای تا صب پیشت بشینم به تموم حرفات گوش بدم 

با جونو دل ...

خدایا فقط ۱قطره بارون.....

۵۸...؟؟؟

 

 

نباید کم آورد؟؟ اگه سکوت کنی فریاد میزنند؟؟ 

اگه حرف نزنی به جات حرف میزنن؟؟ 

 

وقتی میام نت یه خرده آروم میشم ....حالا همه دنیای من تو نت و وبگردی خلاصه  

شده... 

 

داشتم واسه ارشد درس میخوندما درستو حسابی هم میخوندم.... 

ولی نذاشتی ذهنیتمو خراب کردی داغونم کردی..... 

 

کمم که نمیاری خصوصیتته ویژگی ذاتیته پرروبودن تا سرحد مرگ... 

 

6ساعته اتاق نرفتم بتی گفته:دلش برام تنگ شده  

 منم باز حرفی واسه گفتن نداشتم.... 

 بازم جلوی احساسات بتی کم آوردم...درکش نکردم....

۵۸ ببخشمت یا نبخشمت؟/

 

امروز تصمیم میگیرم ببخشمت....فردا پشیمون میشم که چرا بخشیدمت؟؟... 

بتی میگه عشق یعنی که گذشت آخه چقدگذشت؟/ 

دیشب میگفت :اگه بذاری میرم میزنمش .... 

تو چی میدونی بتی؟؟ 

چی میدونی؟/که تموم لحظه هایی که من گریه زاری میکردم اون بااون دختره 

خوش میگذرونده؟/ 

باید ببخشمش باید ازش بگذرم؟؟ 

دوس دارم ...........نمیخوام نفرین کنم از نفرین بدم میاد 

خیلی دلم شکسته خیلی........... 

حرف بزنم یا نزنم ؟گریه کنم یا نکنم؟/ 

نمیتونم آروم باشم میخوام داد بزنم همه جارو داغون کنم... 

داری روانیم میکنی............

۵۷ .................

 

 

حیف احساس برای بعضیا خرج شه  

واقعا.... 

 

من که یادم نمیره چه زجرا وبدوبیراهه هایی که بارم نکردی بخاطر هیچ... 

بخاطراون دختره شوهردار... 

اینقد عصبانی ام که دارم منفجر میشم .... 

از تو ذهنو قلبو دل من برو بیرون گمشو بیرون......... 

نمیخوام ببینمت 

 

خدایا کی این روزا تموم میشه 

من میخوام برم ازاینجا ....چرا دانشگاه طولانی شده میخوام برم... 

 

چرا اعصاب منو خرد میکنی؟؟

۵۶ نمایشنامه

 

 

 

من یه نمایشنامه درمورد اختلال خودشیفتگی میخوام  

کی بلده ۱شنبه نمایشنامه داریم باید سزکلاس بازی کنیم؟؟